بازگشت به صفحه مقالات    |     دریافت فایل مقاله با فرمت Doc

«علم» و «شِبه علم» در رويكرد جهاني علوم پزشكي

دکتر ابراهیم دوستی

WWW.DENTALUNIQUE.COM

طبقه‌‌بندي و تعريف:

«علم» ارزشمندترين و بنيادي‌ترين آفريده هستي است و ميزان تكامل هر موجودي به درجه بهره‌مندي آن از علوم مربوطه بر مي‌گردد. علم را مي‌توان از جنبه‌هاي گوناگون به شكل علوم تجربي و غير تجربي، رياضي و قراردادي، .... و بالاخره در يك نگاه كلي‌تر تحت عنوان علوم حقيقي و كاذب معرفي و طبقه‌بندي نمود.

علوم حقيقي بر پايه يكسري اصول صحيح و سالم شكل مي‌گيرند اما علوم كاذب، شكل تغيير يافته و جعلي علوم حقيقي هستند كه در راستاي اهداف افراد و گروههاي مشخصي تعريف مي‌شوند. در اين مقاله، از علوم حقيقي به عنوان «علم» و از علوم كاذب به عنوان «شِبه علم» نام برده مي‌شود.

«علم» از طرق گوناگون و از جمله تفكر و تجربه بدست مي‌آيد و هر قدر الزامات آن صحيح‌تر و همه جانبه‌تر باشد، ماحصل آ‌ن نيز مفيدتر و پايدارتر خواهد بود. دقت و صحت انتساب يك ايده يا يك فرد به علم به ميزان پايبندي و بهره‌مندي آن از اصول اوليه و بديهي علمي بر مي‌گردد. به نسبتي كه اصول و بديهيات علمي در راستاي تأمين اهداف گروهي اندك تحريف مي‌شوند، «علم» كم‌رنگ‌تر و «شبه علم» پر رنگ‌تر شده و همواره يكي از اين دو در سايه قرار مي‌گيرد ولي تاريخ علم ثابت كرده كه در نهايت، پيروزي از آ‌ن علم است.

 

ويژگيها و تمايزات

§  ويژگي‌اصلي «علم» استقلال آن از افراد و محافل است و تابع عِدّه و عُدّه نيست و اعتبار‌آن به ماهيت آن بستگي دارد اما «شبه علم» وابسته به افراد و گروهها، تابع عِدّه و عُدّه، اعتبار آن قراردادي و تابع منويات سازمان‌هاي مشخصي است.

§  كسب و حفظ «علم» در گرو احترام به اصول و ارزش‌هاست و «علم» حامي اصلي «متوليان علم» است اما «شبه علم» بقاي خود را مديون حمايت و پشتيباني «متوليان شبه علم» است و ريشه و خاستگاه محكم، استوار و پايداري ندارد.

§    علم و شبه علم، شباهت ظاهري و فرماليستي دارند ولي در محتوا كاملاً از هم متفاوتند بنابراين فريب شكل‌ها و فرمها را نبايد خورد.

§    علم به «عمق بخشي» به درك و شناخت هم مي‌پردازد ولي شبه علم، سطحي و قشري‌نگر است.

§  قلمرو علم محدود به رفرنسها وافراد مشخص نمي‌شود ولي امروز عده‌اي علم را محدود به تجربيات منتهي به حال مي‌دانند و هر چيزي را كه  در حوزه تجربيات ايشان نگنجد- حتي در سطح بيان ايده و افكار سازنده- برنتافته و نمي‌توانند علمي بدانند كه البته عرصه را براي خويش بسيار تنگ مي‌كنند و تاريخ علم موارد فراواني را از اين قبيل همچون نظريه گاليله و طب سوزني در حافظه خود دارد.

§  از آنجا كه «شبه علم» شكل  جعلي «علم» است بنابراين مي‌تواند دقيقاً پا در جاي پاي «علم» گذارنده و وارد متون اصلي ومحافل آكادميك شود بطوريكه مطرح‌ترين شخصيتهاي آكادميك، تبديل به اصلي‌ترين مروجين «شبه علم» شوند و خواسته و ناخواسته در خدمت اهداف و توجيهات «متوليان شبه علم» قرار گيرند.

§    از ويژگيهاي اصول علمي، قطعي، مطلق و قابل استدلال بودن است ولي در شبه علم، اين‌ها نسبي، توجيه‌پذير و وابسته‌اند.

§    شبه علم از «ناآگاهي» ارتزاق مي‌كند و از مفاهيم علمي، زيبايي شناسانه و حتي واژه «علم» استفاده ابزاري مي‌كند.

 

ابزار مشترك

هم «علم» و هم «شبه علم» ابزار مشتركي دارند. صرف برخورداري از ابزار نمي‌تواند دليل بر درستي و اعتبار «علمي» باشد زيرا تريبونها، رفرنسها، رسانه‌ها و .... مي‌توانند تجليگاه ومحل بروز و ظهور «شبه علم» قرار گيرند. متوليان شبه علم «evident based» را عمدتاً همان آراء و منويات گروهها، كرسي‌ها و سازمان‌ها مشخصي مي‌دانند ولي در «علم» اساساً گروه، سازمان، آراء و عِدّه و عُدّه مطرح نيست و تنها انديشه، تفكر و معيارهاي صحيح و بنيادي است كه «evident base» را اعتبار بخشي و تعريف مي‌كند.

 

استفاده ابزاري از مفاهيم علمي و زيبايي شناسانه

نمونه بارز استفاده ابزاري از مفاهيم علمي وزيبايي شناسانه، همان كاربرد مواد Cytotoxic Agent در پروسه ترميم دندان است. عده‌اي بنام رعايت و برقراري سيل توبولهاي عاجي و جهت ايجاد اتصال محكمتر پركردگي به بافت دندان،‌ با تهاجم به نسج سالم دندان و تجاوز به توبولهاي عاجي حاوي زوائد

ادنتوبلاستي، عوامل باندينگ را كه در دسته مواد سمّي طبقه‌بندي مي‌شوند وارد توبولهاي عاجي كرده و در واقع به منطقه پالپي وارد مي‌كنند نتيجه اين پروسه، آسيب و حتي نكروز پالپ است. اين كاربران با وجود آنكه اين مواد براي پالپ، سمّي محسوب مي‌شود و لازم است كه ماده‌اي محافظ و عايق بين اين ماده و سيستم پالپ قرار گيرد! عوامل باندينگ را مستقيماً جهت ايجاد عايق و سد محافظ پالپ معرفي مي‌كنند وحتي از اين هم فراتر رفته و از اين موضوع به عنوان تحول و انقلاب دندانپزشكي نوين در خدمت به بيماران نام مي‌برند!

 

اعتبار جامعه پزشكي در گرو رويكرد سلامت نگر

امروزه شاهديم كه در سطح وسيعي از مواد  سايتوتوكسيك جهت ترميم دندان استفاده مي‌شود و تحميل عوارض نكروز بار و پوسيدگي ثانويه فراوان متعاقب آن به بيماران نيز براي عده‌اي به يك امر عادي و بهنجار تبديل شده است. نتيجه طبيعي اين درمانهاي سمپتوماتيك، صوري و ياتروژنيك بي‌اعتمادي افراد به دندانپزشكي ترميمي، به بازي گرفتن سلامت جامعه و آسيب جدي به اعتبار و حيثيت جامعه پزشكي است. كلينيسين‌هاي باريك بين و تابع «علم»، فريب عدّه و عُدّه «متوليان شبه علم» را نمي‌خورند و هوشمندانه بهترين گزينه‌ها را جستجو مي‌كنند تا بتوانند با درمانهاي اتيولوژيك، اعتبار آسيب ديده جامعه پزشكي را احيا و آن را اعتلا بخشند. خوشبختانه باب نويني در حمايت از سلامت جامعه تحت عنوان «رويكرد سلامت نگر در دندانپزشكي ترميمي» گشوده شده و ضمن بهره‌مندي از كاركرد مطلوب، قابل تعميم نيز مي‌باشد.

«علم» پزشكي در قبال سلامت جامعه احساس مسئوليت دارد ولي «شبه علم» در مقوله سلامتي، بي‌طرف و حتي آسيب رسان است.

 

پارادوكس علم و شبه علم در رويكرد جهاني

جهاني‌شدن (Globalization)،‌بازخواني تازه‌اي از مدينه فاضله است كه تمامي آرمان‌هاي اصيل و ناب بشري در آن تحقق يافته باشند. سه مقطع اساسي چنين جامعه‌اي شامل شكل‌گيري انديشه سالم، اجراي دقيق و صحيح برنامه‌هاي مربوطه و در نهايت دستيابي به اهداف مشخص و از پيش تعريف شده مي‌باشد. محور اصلي Globalization، تلاش برنامه‌ريزي شده بر پايه انديشه سالم، پويا  و برتر است. اين محور هرگز نمي‌تواند بر مبناي حركت سرمايه، افراد، گروهها و ...،‌

 

پايدار بماند. لازمه اصلي شكل‌گيري انديشه سالم، پويا و برتر، جريان صحيح و همه جانبه  اطلاعات است. تجزيه و تحليل دقيق و برخورداري از تحليل جامع، كامل‌كننده بُن ماية‌ فكري رويكرد جهاني است. در اين رويكرد، علم در كانون جهاني‌سازي قرار دارد و تمام تصميم‌گيري‌ها بر مبناي آن صورت مي‌گيرد.

رويكرد جهاني در علوم پزشكي با هدف ارتقاء سطح سلامت و كيفيت زندگي با افق بي‌نهايت تعريف مي‌شود. البته كيفيت زندگي محدود به سطح سلامتي نمي‌شود ولي سطح سلامتي، مطرح‌ترين و زيربنايي‌ترين عامل موثر بر كيفيت زندگي است. اين كه مفهوم ارتقاء كيفيت زندگي در خدمت توجيهات متوليان شبه علم به «درمان‌هاي صوري و سمپتوماتيك» خلاصه شود جاي تأمل  فراوان داشته و هوشياري خاصي را مي‌طلبد و بايد تأكيد كرد كه  بين اين نوع درمانها و كيفيت زندگي هيچگونه ارتباط معني‌‌دار علمي وجود ندارد.

در رويكرد غير جهاني، شبه علم در خدمت كمپانيهايي قرار مي‌گيرد و از طريق افراد مطرح و يا تسخير رسانه‌ها و شستشوي مغزي مردم الگوهاي مصرف خود را به آنان تحميل مي‌كند و سلامت جامعه را به بازي مي‌گيرد. اين وضعيت موجب بي‌اعتمادي به حرفه مقدس پزشكي و دستاوردهاي ارزشمند علمي آن مي‌شود. واقعيت آن است كه علوم پزشكي دانش بسيار پيچيده‌اي است و احتمالاً مردم به تنهايي قادر به تشخيص سره و ناسره و مقابله با منفعت‌طلبي كمپاني‌ها و عوامل ايشان (متوليان توجيه‌كننده شبه علم) نيستند. براي اين منظور بايد تمام تشكل‌هاي مربوطه از جمله پزشكان دانشمند، انسان  دوست و متعهد از دو جنبه:

1-      اتخاذ مواضع فعال علمي در مقابل توجيهات شبه علمي در جامعه پزشكي

2-      آگاه‌‌سازي مردم و جلب حمايت، مشاركت و همكاري آنان

موجبات و مقدمات دفاع از سلامت جامعه را فراهم نمايند.

در رويكرد جهاني، پيچيدگيهاي دانش پزشكي به زبان ساده و روان براي همه بازگو مي‌شوند و افراد (حرفه‌اي و غيرحرفه‌اي) از لحاظ دانش و معلومات در سطح برابري قرار دارند و تنها تفاوت حرفه‌اي‌ها و غيرحرفه‌اي‌ها در بود و نبود مهارت بكارگيري اين دانش خلاصه مي‌شود

بازگشت به صفحه مقالات    |     دریافت فایل مقاله با فرمت Doc

 

 

The Official Website of Dr. Ebrahim Dousti  |  Desined by F.R.Javan  2011