بازگشت به صفحه مقالات
|
دریافت فایل مقاله با فرمت Doc
رويكرد سلامت نگر در دندانپزشكي ترميمي
دکتر
ابراهیم
دوستی
WWW.DENTALUNIQUE.COM
طبيعت يك قانون محكم و جالبي دارد كه هر چيز
غيرطبيعي، ناسازگار وناهمگون را كنار ميزند و همواره رو به تكامل
و بهتر شدن است، بعنوان مثال در زيستشناسي و علوم فضايي (از
ريزترين موجودات تا عظيمترين كهكشانها) مشاهده ميكنيم كه موجودات
مرتباً درحال رشد و تكامل و سازگاري بوده اند و موجودات ناهماهنگ و
ناسازگار، حذف شده ويا در حال محو شدن هستند. اصل سلامتي هم يك
قانون محكم طبيعي است و از اين قاعدۀ كلي خلقت مستثني نيست و حفظ
سلامتي و روش صحيح درماني نيز تابعي ازاين اصل اساسي است.
همچنانكه از گذشتهها تاكنون، بسياري از
روشهاي درماني و بعضي جراحيهاي پر خطر و آسيبزا و همچنين داروهاي
مضر و خطرناك، كنار گذاشته شدهاند و در عوض روشهاي درماني جامعتر
و بهتر به همراه داروهاي مفيدتر و كم خطرتر جايگزين آنها شدهاند،
در حال و آينده نيز وضع به همين شكل ميباشد؛ امروز در علوم پزشكي
و بخصوص دندانپزشكي ترميمي نيازمند تأمل و توجه خاصي به اين موضوع
هستيم.
هم اكنون در دندانپزشكي ترميمي شاهد وضعيت
كاملا آشفتهاي هستيم؛ بعنوان مثال از طرفي در رفرنسها وText
book
ها آمده كه به طور كلي كامپوزيت رزينها به عنوان يك ماده ترميمي
سمي، شناخته شدهاند(1) و نيز يكي از مشكلات اساسي كامپوزيتها،
تغييرات ابعادي آنهاست كه مشكلات به مراتب شديدتري از پوسيدگي
اوليه دندان را بدنبال دارد كه ازآنجمله است:حساسيت و درد پس
ازترميم، اثرات سوء برگشتپذير و برگشتناپذير روي پالپ دندان،
پوسيدگي ثانويه فراوان (كه كاملا با فلسفه درمان پوسيدگي در تضاد
است) و از همه مهمتر، نكروز پالپ دندان است بنابراين ميبينيم كه
در پروسه ترميم دندان با كامپوزيتها، ضمن اينكه هدف اوليه درمان كه
همانا حذف اتيولوژيك پوسيدگي باشد برآورده نميشودبلكه يكسري عوارض
بسيارفراوان وپرخطري برنسج سالم وپالپ دندان تحميل ميكند كه
آغازگر يك سيكل معيوب و تشديد شونده است و بجاي رفع اتيولوژيك يك
مشكل، از اساس، حيات وبقاء دندان را دچار مشكل ميكند. بعنوان يك
مثال بسيار ابتدايي و نسبتا خوشبينانه به نتيجه يك تحقيق توجه
نماييد:«در يك مطالعه برروي ترميمهاي كلاس يك كامپوزيت، مشخص
شدهاست كه در56 درصد موارد، حساسيت تحت نيروهاي جويدن و در 14
درصد موارد حساسيت بدون عامل فشارايجاد ميگردد»(2) «تو خود بخوان حديث مفصل از اين مجمل!» از
اين دست اشكالات در مواد ترميمي كه بصورت روتين در دندانپزشكي
ترميمي بكار ميرود بسيار فراوان است و حجم اين اشكالات بسيار
بالاتر از حدي است كه بتوان مزاياي درمان ترميمي با مواد روتين را
با عوارض و مضرات آن قابل توجيه دانست.
به عنوان يك اصل كلي پذيرفتهايم كه هنگامي
يك روش درماني را بكار ببنديم كه فوايد آن از مضرات و عوارض سوء
درمان بيشتر باشد ولي در مورد كامپوزيتها، نهايتاً، اين قضيه به
شكلكاملاً وارونه است. در تشخيص و درمان، بررسي، كنترل يا حذف
عامل(عوامل) اتيولوژيك، مهمترين و مبناييترين بخش است و موفقيت يا
شكست درمان اساساً به همين بخش مربوط ميشود. در روند ترميم
پوسيدگي دندان، چنانچه به عوامل اتيولوژيك و زمينهساز پوسيدگي
دندان توجه شود، ترميم به شكلي خواهد بودكه در نهايت و حتي در دراز
مدت مشكلي را براي دندان ايجاد نميكند و نيز از دندان حفاظت
مناسبي را بعمل ميآورد ولي چنانچه ترميم با مادهاي صورت گيرد كه
سمي باشد و بعلت تغييرات ابعادي وعدم توانايي در ذخيره و رهاسازي
فلورايد و داشتن ليكيج، پوسيدگي ثانويه بدنبال داشته باشد معلوم
ميشود كه درك صحيحي از اتيولوژي پوسيدگي وجود نداشته و به اصطلاح
درمان اتيولوژيك صورت نگرفته است و در نهايت اين نوع درمان محكوم
به شكست خواهد بود.
درك وضع كاملاً آشفته كنوني در دندانپزشكي
ترميمي، بطرز سادهاي در كلينيك امكانپذير است؛ اگر اندكي به
دندانهاي بيماراني كه به كلينيك مراجعه ميكنند توجه كنيم، مشاهده
ميكنيم دندانهايي كه قبلاً با مواد ترميمي روتين، ترميم شدهاند
كلكسيوني از عوارض سوء ترميم و پوسيدگيهاي ثانويه و حتي نكروز پالپ
دندان را به همراه دارند.
چون ماده ترميمي قرار است جايگزين بخشي از ساختمان بدن انسان شود
بنابراين مشخص است كه نحوه انتخاب صحيح آن بسيار با اهميت است زيرا
يك ماده ترميمي مناسب (گلاس آينومر) با خواص مناسبي كه دارد، دفاع
ميزبان (نسج دندان) را در مقابل بيماري و پوسيدگي بالا ميبرد.
اولين لازمه يك اقدام مفهومي و مناسب جهت درمان پوسيدگي دندان،
ترسيم و تجسم معادله رابطه بين بيماري و سلامتي است، به اين صورت
كه عوامل ايجاد كننده بيماري و شدت و زمينه آنها را در يك كفه
ترازو فرض ميكنيم و عوامل مقابله كننده با بيماري و دفاع ميزبان
را در كفه ديگر ترازو در نظر ميگيريم:
امروزه شاهديم كه به كامپوزيتها با آب و تاب هرچه تمامتر
پرداخته ميشود و بدون نگاه كلينيكي به آن، ليستي از مزاياي صنعتي
و نه زيستي آن فهرستوار در اختيار دندانپزشكان قرار ميگيرد.
فرصتها و امكانات نامحدودي در زمينه آموزش و بكارگيري آن صرف
ميشود و حتي دورههاي بسيار پيشرفته و پرمخارجي مثلاً جهت آموزش
نسلهاي پيدرپي باندينگها برگزار ميشود (مقولة كاملاً تجاري) بدون
اينكه به سازگاري زيستي آنها اعتنايي شود و در واقع سلامتي و حيات
دندان قرباني بكارگيري كامپوزيتها ميشود (به نوعي مشابه درمانهاي
Compromised در ارتودنسي كه از اكلوژن سالم، در جهت
كسب زيبايي، صرفنظر ميشود). بنابراين برخلاف تمام تخصصهاي علوم
پزشكي كه سلامتي را اصل ميدانند و تمام همّشان در جهت حفظ و
دستيابي به آن است، در شاخة دندانپزشكي ترميمي، اين ركن اساسي در
حال فراموشي است و به سلامتي دندان و حفظ صحيح آن بدون اينكه عوارض
سوئي به حيات دندان تحميل شود، كمترين اهتمام صورت ميگيرد. پس
ميبينيم كه روند سلامتي در دندانپزشكي ترميمي اساساً به بيراهه
رفته است و هيچ شاخة ديگري از علوم پزشكي، اين چنين به حال خود
(بيتوجه به محور سلامتي) رها نشده است و در ارتقاء سطح سلامتي و
كاهش عوارض سوء و خطرات ناشي از درمان، بيتوجه و ناتوان نبوده
است، اينجاست كه ميبينيم در دندانپزشكي ترميمي بجاي اينكه در درجه
اول به سلامت و حيات دندان اهميت داده شود، عمدتاً به تكنيك و نحوة
كاربرد مواد روتين مورد استفاده در ترميم دندان پرداخته ميشود
بدون اينكه به خصوصيات زيست سازگاري آنها پرداخته و اهميت
شايستهاي داده شود.
در دندانپزشكي ترميمي كنوني، نگاه جامعي به جهات مختلف يك درمان
صحيح و مناسب وجود ندارد زيرا عمدتاً به خصوصيات كم اهميتتر مواد
ترميمي روتين پرداخته ميشود و كمترين اهميت به اصول و مباني حياتي
و درمانهاي اتيولوژيك داده ميشود. مثلاً به سايش در حد ميكرون،
مفصلاً پرداخته ميشود ولي دربارة عارضة سوء نكروز دندان و پوسيدگي
ثانويه پس از ترميم با كامپوزيت چقدر توضيح داده ميشود؟! مطمئناً
افراديكه در سكوهاي پايينتر در صحنههاي نمايشي و ورزشي قرار
دارند نميتوانند جامعيت و نگاه كلي نگرانه افرادي را كه از سكوهاي
بالاتر مشغول نظاره هستند داشته باشند، زيرا در نگاه كليتر، درك و
تحليل كاملتري از موضوع پديد ميآيد. تمام كلينيسينهايي كه حقايق
را به خوبي ميدانند و در عين حال از اصول فاصله گرفتهاند و در
مرحلة عمل، اصول را دور ميزنند، مسئوليت تمام عوارض و مشكلات،
مستقيماً به عهده ايشان است حال در هر رتبهاي كه قرار گرفته باشند
در قبال اين كوتاهي آشكار، در وهله اول بايد پاسخگوي وجدان خويش
باشند. ارائه درمان اصولي و صحيح مقدم بر هر عنوان و امكانات و
تجهيزات مطب است و جايگاه برتر تكنولوژي و امثالهم هرگز نميتواند
خلاء نبود درمانهاي اصولي و صحيح را جبران نمايد.
با وصفي كه گذشت، قطعاً كامپوزيتها دير يا زود از عرصة دندانپزشكي
خارج خواهند شد زيرا اين قانون سازگاري طبيعت است و آمالگام نيز
سرنوشت بس مبهمي دارد كه در آينده مفصلاً به آن خواهيم پرداخت و در
اين ميان، تنها گلاس آينومرها هستند كه به دلايل خاص شايستگي
ماندگاري و ترميم دندان را دارند. به اميد خدا در آينده، ابعاد
گستردهتري از رويكرد سلامتنگر در دندانپزشكي ترميمي ارائه خواهند
گرديد.
برآيند بين عوامل سلامتيبخش و بيماريزا، بيانگر وجود سلامتي يا
بيماري خواهد بود.
منابع:
1.
Stanley HR, Bowen RL, Folio J. Compatibility of various
materials with oral tissues. II Pulpal responses to Composit
ingredients. J Dent Res 1979;58:1507-1517.
2.
Opdam HJM, Feilzer AJ, Roeters JJM, Smale I. Class I occlusal
Composite resin restorations: in vivo post-operative
Sensitivity, wall adaptation and microleakage. Am J Dent
1998;11:160-4.
بازگشت به صفحه مقالات
|
دریافت فایل مقاله با فرمت Doc |